معنی زیست کردن، ماندن، گذران کردن, معنی زیست کردن، ماندن، گذران کردن, معنی xdsت lcbj، kاjbj، ;vcاj lcbj, معنی اصطلاح زیست کردن، ماندن، گذران کردن, معادل زیست کردن، ماندن، گذران کردن, زیست کردن، ماندن، گذران کردن چی میشه؟, زیست کردن، ماندن، گذران کردن یعنی چی؟, زیست کردن، ماندن، گذران کردن synonym, زیست کردن، ماندن، گذران کردن definition,